استفاده از شایستهترین افراد در مهمترین نقشها بهطور اتفاقی صورت نمیگیرد. این کار نیازمند ایجاد فضای مناسب برای مشارکت دادن استعدادها در امور سازمانهاست و امری بسیار مهم و حیاتی محسوب میشود. در اینجا سعی داریم بفهمیم که سازمانهای مختلف چطور میتوانند پستهای حیاتی را تشخیص دهند و از تواناییهای افراد شایسته در این پستها به نحو احسن استفاده کنند.
زمان را از دست ندهید
درک اهمیت یک شغل و البته تشخیص افراد توانا و شایسته در سازمانها و شرکتها همواره چالش مهمی برای مدیران بوده است. مدیران در اکثر اوقات تصور میکنند که پستهای حیاتی همان پستهای درجه بالا هستند و به لایههای پایینتر توجهی ندارند. سازمانها میتوانند برای ایجاد فرصت جهت بهکارگیری افراد توانا، از مقیاسهایی برای بررسی شکافها و زوایای مختلف موجود استفاده کنند تا ابتدا پستهای حیاتی را تشخیص دهند و سپس مطمئن شوند که افراد شایسته در آن پستها مشغول به کار هستند. دراین صورت آنها متوجه میشوند که بهکارگیری اینگونه افراد تا چه میزان دارای اهمیت است و این که هیچگاه نباید از آن غافل شد. درواقع انجام این کار در کوتاهترین زمان ممکن منجر به پیشرفت کاری سازمان خواهد شد. مطالعات نشان میدهد که سازمانهایی که از افراد توانا در پستهای مهم و حیاتی استفاده میکنند به اکثر اهداف سالیانه خود دست پیدا میکنند.
اهداف خود را مشخص کنید
اولین قدم در فرصت سازی برای استعدادها، توجه به اهداف سازمان است. مطالعات نشان میدهند که سازمانهایی که از افراد توانا در پستهای مهم و حیاتی استفاده میکنند به اکثر اهداف سالیانه خود دست پیدا میکنند. فراموش نکنید که تنها دانستن اهداف کلی کافی نیست بلکه کاملا باید مشخص باشد که این اهداف مربوط به کدام بخش سازمان میباشد.
تشخیص پستهای حیاتی
قدم بعدی مشخص کردن پستهای مهم در سازمان است. این پستها معمولا به دو گروه تقسیم میشوند: تصمیم گیرندگان و سازندگان. سازندگان برای سازمان درآمد ایجاد میکنند، با کمترین هزینه کارها را انجام میدهند و سود زیادی برای سازمان دارند. تصمیم گیرندگان برای مثال همان مدیران و مسئولان بخشهای امنیتی هستند که راه را برای سازندگان هموار میکنند. قابلیت تشخیص اینگونه پستها مستقیما به نحوه کار و سلامت سازمان بستگی دارد. مطالعات نشان میدهند که در نظر گرفتن خود مشاغل، مهمتر از فکر کردن در مورد افراد مناسب شغل است. درواقع هدف اصلی تشخیص باارزشترین و مهمترین نقش است و این که چه افرادی باید این ارزش را درک کنند و بهترین عملکرد را در قبال آن داشته باشند. این نوع تفکر، مدیران را برآن میدارد که بیشتر به ارزش مشاغل توجه کنند تا این که بر ظرفیتهای افراد تمرکز کنند. و نکته دیگر این است که مهم نیست پست مهم در کدام بخش سازمان واقع شده، بلکه پتانسیل سودآوری آن برای سازمان مهم است.
متوقف نشوید
قرار دادن استعدادها در پستهای مهم، پروسهای نیست که با یافتن پستهای مهم و استخدام افراد توانا پایان پذیرد. مدیران باید این پستها و عملکرد آنها را در جهت کسب بهترین نتایج، مدیریت کنند و همواره به این نکته توجه کنند که آیا این فرد، نتیجه مورد انتظار را برای ما دارد یا خیر و یا این که چگونه میتوان فرد موردنظر را با ابزارهای مختلف در کارش حمایت کرد. همچنین بررسی عملکرد افراد در مواقع بحرانی برای پاسخ به این سوالات مهم و ضروری است. به خاطر داشته باشید که برای کسب نتیجه بهتر، فعال بودن دراین زمینه مانند تصمیمات مالی از اهمیت زیادی برخوردار است.
منبع: mckinsey.com