چرا باید به معماری IT اهمیت داد؟

چرا باید به معماری IT اهمیت داد؟

چرا باید به معماری IT اهمیت داد؟ بسیاری از صنایع عمومی در تلاش هستند تا تطابق انتظارات اقتصادی و مشتریان را توسط مدیریت دیجیتال انجام دهند. سرمایه گذاری در یک معماری  (IT( architecture  IT منعطف تر و سریعتر بوده و باعث تسریع در مدرنیته کردن سیستم های دیجیتالی می شود.

شرکت های دیجیتال از داده های واقعی که از منابع مختلف به دست آمده اند، استفاده می کنند. آنها داده ها را مجددا پیکر بندی می کنند تا با نیاز مشتریان جدید سازگار شوند. سیستم های آنها به صورت روزانه به روز می شوند تا با جدیدترین روش ها سازگار گردد. تصور کنید چنین مجموعه ای با چنین ظرفیت هایی چطور می تواند به قطع برق پاسخ دهد؟ با استفاده از متریک عملیاتی زنده و لحظه ای، اطلاعات هوا شناسی، تصاویر ماهواره ای ، اطلاعات کاربران و شبکه های اجتماعی می تواند به مشتریان هشدار چنین قطعی هایی را قبل از وقوع آن بدهد. اگر یک قطعی گسترده و یا ادامه دار باشد، شرکت می تواند به راحتی سیستم یکپارچه خود برای ارائه خدمات قطعی حفظ نماید.

ممکن است در سطح اجرائی با وجود سیستم های قدیمی، چنین چیزی تخیلی به نظر بیاید. این دستگاه ها با کد نویسی های قدیمی، مثل COBOL، امروزه بزرگتر شده اند، تعمیر و نگه داری آنها نیز سخت تر گشته است. ارائه دهندگان خدمات قطعا باید این معماری IT  را به روز رسانی کنند. اما جایگزینی کلی سیستم هزینه بر، زمان بر و خطرناک است. خوشبختانه نو آوران عرصه دیجیتال روش های ساده تری را ابداع نموده اند که با کمترین خطر و هزینه می توان این کار را انجام داد. چالشی که صنایع با آنها رو به رو هستند، دقیقا مثل چالش هایی است که بانک ها، اپراتور های تلفن و خرده فروشان در سال های اخیر با آن رو به رو بودند. در ادامه پنج حقیقت نا‌خوشایند که مانع رشد صنایع می شود را شرح خواهیم داد.

 

پنج حقیقت نا خوشایند که مانع رشد صنایع می شود:

چالشی که صنایع با آنها رو به رو هستید، دقیقا مثل چالش هایی است که بانک ها، اپراتور های تلفن و خرده فروشان در سال های اخیر با آن رو به رو بودند.

 

حقیقت نا خوشایند 1: جایگزینی یک دایناسور ( یک سیستم قدیمی ) با یکی دیگر منطقی نیست!

برای پاسخ گویی به نیاز مشتری و بازار، بسیاری از صنایع از سایت ها، توابع نیروی میدانی، ابزار های CRM و چنین چیز های جدیدی استفاده می کنند. این باعث جایگزینی سیستم قدیمی با یک سیستم جدید قابل مدیریت یا استفاده از زیر ساخت های IT دیگر می شود. اما مشکل اینجاست که این کار باعث می شود که آن صنعت با یک سیستم قدیمی دیگر دست و پنجه نرم کند!
یکی از مزیت های یک روش مدولار در این است که شرکت می تواند به جای میلیون ها خط، صد ها خط کد را در لحظه آزاد کند. این باعث می شود پیچیدگی کمتر شده و سریع تر به بهره وری برسد.
صادقانه بگوییم که یک روش مدولار باعث می شود تا معماری تکنولوژی پیچیده تر هم شود، به شکلی که به جای یک سیستم، شما چندین سیستم خواهید داشت. هر چند برای شرکت های مختلف این کار با خطر و هزینه کمتر به شکل ساده تری قابل اجرا است.

 

 حقیقت نا خوشایند 2: موقعیت ساخت ارزش تجاری از قلم می افتد

مدیران این صنایع عمومی می خواهند که سیستم های IT خود را به حالت فیزیکی اجرا کنند. برای یک سال برنامه ریزی می کنند که از این سیستم استفاده کنند، سه سال با همین سیستم پیش می روند و آنقدر ادامه می دهند تا سیستم از بین رفته و آن را جایگزین کنند! پس از آن می خواهند که هزینه جا به جایی را در عرض 5 تا 10 سال مجداا به دست بیاورند. با این کار اجازه ورود سیستم های جدید به این عرصه را نمی دهند. سیستم های جدید این پروسه را ساده تر می کنند و امکانات جدید ارائه می دهند!

 

حقیقت نا خوش آیند 3: جبران چالش های ساختاری و حضور ضعیف کسب و کار ها

در اکثر شرکت ها، گروه IT قطعا این سیستم قدیمی را ساخته و اجرا کرده است. آنها  در کار خود خبره هستند و به بهترین نحو مشکلات را حل می کنند. این تیم می داند چطور از پس محدودیت زمانی بر بیاید و مشکلات را به بهترین شکل در سازمان خود حل کند.
اما عوامل بنیادی می توانند روی کار آنها تاثیر بگذارند. این عوامل می توانند شامل پردازش ضعیف تکنولوژی، تغییر نا مناسب مدیریت انضباطی،  تکنولوژی های موازی و دارای اشتراک های زیاد ( برای مثال لایه های ادغامی) و وجود میانبر های اضطراری بی شمار باشند. با گذشت زمان، این مسائل باعث ضعیف شدن سیستم قدیمی و بالا رفتن هزینه جایگزینی آن می شوند.

 

حقیقت نا خوش آیند 4: اجرای سیستم های قدیمی و طراحی معماری جدید نیاز به مهارت های متفاوتی دارند

روش های مدرن برای بهبود سیستم مثل توزیع پایگاه داده و خواندن/ نوشتن هم زمان برای تعمیر و نگه داری سیستم های قدیمی مناسب نیست. از این رو صنایع باید کارمندانی جدید استخدام کنند که با سیستم های جدید قادر به کار کردن باشند. این نیرو های جوان تازه نفس می توانند در مدت کوتاهی کار با سیستم های قدیمی را آموخته و به سرعت در سیستم های جدید نیز مهارت کسب کرده و به صورت مستقل فعالیت کنند.

 

حقیقت نا خوشایند 5: دگرگونی معماری هنوز در اولویت برنامه CIO نیست

معماری IT حاصل این انتخاب است که اجازه دهید تکنولوژی سیستم شما را طراحی کند. بعضی اوقات به این سیستم چنین انتقادی وارد می شود که بسیار رویایی، غیر قابل دسترس و غیر قابل اجرا است. مهم تر از آن افکار عامه بر این باور هستند که معماری می تواند سطح IT سازمان را 2 تا 3 مرحله زیر CIO بیاورد. از این رو تعجب آور نیست که در اولویت برنامه CIO قرار نگیرد.

صدای شما را می‌شنویم